سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جدید ترین جوک و اس ام اس

*یارو باباش رو می کشه میره مرحله بعد .
*یه روز یه ترکه یه جیرجیرک می گیره تا صبح روغن کاریش میکنه...


*از ترکه می پرسن قویترین حیوان چیه؟
میگه:مورچه
میگن:چطور؟؟؟
میگه:آخه یبار یه مورچه رفته بود تو پریز برق خواستم درش بیارم یه لگد زد 10 متر پرتم کرد.
**مسابقه ای برگزار بوده که هرکی بلندترین گوز را بدهد بهش جایزه می دهند ترکه و لره به فینال می رسند خلاصه لره بالاخره برنده می شه یک میلیون و پانصد هزار ریال بهش جایزه می دهند مدتها بعد ترکه می بینتش ازش می پرسه با اون پول چکار کردی؟ لره می گه دادم دکتر کونم را دوختم


ترکه توی قرعه کشی شرکت میکنه ?ماه زندان برنده میشه
???
ترکه زنگ می زنه فلستطین میبینه اشغاله.
???
ترکه سیگارش روشن نمی شده میزاره تو سرازیری حلش میده..
???
به یه نفر میگن چی شد معتاد شدی.
میگه با بچه ها قرار گذاشتیم روزای تعطیل تفریحی یه ذره بکشیم
که یه دفعه عید شد و ? هفته تعطیل شد .
???
یه بار یه قورباغه با یه طوطی ازدواج می کنه بعد بچه شون می شه قوطی.
???
ترکه خوابش سنگین میشه تختش میشکنه .
???
ترکه خودشو می زنه به کوچه علی چپ گم میشه.
???
ترکه میره دست شوی روحش تو هوا کش گیر میکنه .
???
ترکه اسم بچه شو می زاره رستم می ترسه صداش کنه.
???
ترکه بی هوا وارد اتاق می شه خفه می شه
???
ترکه تو چشمش اشغال می ره می ره سا عت ?سر کوچه.


+ نوشته شده در پنجشنبه دوازدهم مرداد 1385ساعت 21:12 توسط s-a | 4 نظر



اینتر نتی


ترکه داشته پشت بوم خونش رو آسفالت میکرده آسفالت زیاد میاره‌ سرعت گیر میذاره
----------------------------------------------------------------------------------------
ترکه صبح از در خونه میاد بیرون میبینه سر کوچه یک پوست موز افتاده با خودش میگه ای داد بیداد باز امروز قراره بخورم زمین
------------------------------------------------------------------------------------------
میشه، میبرنشون کلانتری. افسرنگهبان از تهرونیه میپرسه: اسمت چیه؟ یارو با بیخیالی میگه: فِری... افسره حسابی چپ و راستش میکنه، میگه: بی پدر فکر کردی اینجا خونه خالست خودمونی شدی؟ گفتم اسمت چیه؟ تهرونیه که حساب دستش اومده بوده میگه: فریدون قربان! افسره برمی‌گرده به ترکه میگه اسم توچیه؟! ترکه اسمش قلی بوده، یکم فکر میکنه بعد با ترس جواب میده: قولیدون!
-------------------------------------------------------------------------------------------
تو جزیره آدم‌خورا یک بابایی میره ساندویچ فروشی، یک ساندویچ مغز سفارش میده. ساندویچیه میگه: میشه 2 تومن. مرده عصبانی میشه میگه: یعنی چی؟ مگه سَرِ گردنست؟! هفته پیش یک تومن بود! ساندویچیه میگه: آخه این مغز تهرونیه، بابا ‌بالاخره یک کلاس خاص خودشو داره. مردک هم ساندویچش رو میخوره و چیزی نمی‌گه. هفته دیگه میاد دوباره یک ساندویچ مغز سفارش میده، این دفعه ساندویچیه میگه:‌شد 10 تومن! یارو خیلی شاکی میشه، میگه‌: بابا چه خبرته؟! ساندویچیه میگه: آخه عزیز من،‌این دفعه مغز رشتیه، کلی فسفر داره به جان تو! باز طرف چیزی نمی‌گه و پول و میده و ساندویچش رو می‌خوره. هفته بعد دوباره میاد و یک ساندویچ مغز سفارش میده، این دفعه ساندویچیه میگه: میشه 100 تومن! یارو دیگه پاک شاکی میشه و ساندویچ رو می‌کوبه رو میز داد میزنه: این چه مسخره بازیه دراوردی؟! ساندوچیه میگه:‌آخه عزیز من،‌این یکی مغز ترکه،‌ باید 100 تا کله بشکنیم تا ازش یک ساندویچ دربیاد!!
-----------------------------------------------------------------------------------------
ترکه زمین میخوره، برای اینکه سه نشه تا خونه سینه خیز میره!
-------------------------------------------------------------------------------------------
عربه میره مغازه با لهجه میگه:‌آقا رُبععع دارین؟ یارو میگه:‌ داریم، ولی نه به این غلیظی!
--------------------------------------------------------------------------------------------
ترکه کلیدش رو تو ماشین جا میگذاره، تا بره کلید ساز بیاره زن و بچش دو ساعت تو ماشین گیر میکنن
---------------------------------------------------------------------------------------
به رشتیه میگان از زنت میترسی؟
میگه کی؟ من؟
عین سگ
------------------------------------------------------------------------------------------
ترکه زنگ میزنه 118، میگه: ببخشید شماره تلفن غضنفر رو دارین؟!
یارو میگه: نه. ترکه میگه: پس من میخونم یادداشت کنین
روی چشم های من جا داری: . . . . . . عینک ته استکانی . . . تو باغ دلم: . . . . تو تنهایی . . . . تنهای پس سعی کن درست به گل ها آب بدی تنها آفتابه موجود

اون چیه اولش منم دومش تویی آخرش زبون داره؟ . . . . . . . گل گاو زبون

لات ترین اس ام اس سال 87: آب دماغتیم...آنتی هیستامین بخور ، فنا شیم

یه اس ام اس Alo...sal,.,,.k...i,.,.,.c...,r..ba..,M......,p.. شرمنده این اس ام اس انتن نداد وگرنه کلی می خندیدی

زبونی که به کسی نگه دوست دارم به درد لیسیدن بستنی قیفی می خوره! پس دووووووووس.........ولش کن بستنیش خوش مزه تـــــــــره!

پسر خوب چگونه پسری است ؟ پسری که اولا دوست دختر نداشته باشه دوما دوست دختر نداشته باشه سوما دوست دختر نداشته باشه چهارما دوست دختر نداشته باشه ... چون دوست دختر بنای اولیه منحرف شدن این گل های پاک و معصوم است..... مثله منه

به اندازه تمام سلولهای بدنم دوستت دارم.................................... (از طرف یک تک سلولی) شوخی کردم دیونه تو که می دونی نفس منی.................................ازطرف یک مرده

زندگی اقیانوسه اهداف ما هم جزیره است ما برای رسیدن به جزیره باید تو اقیانوس هی پارو بزنیم و هی پارو بزنیم .....چرا داری اس ام اس می خونی ؟؟؟؟ پارو بزن

راه برای فراموش کردن اونی که خیلی دوستش داری:...............................................دنبال چی میگردی؟؟؟ .......میکشمت اگه بخوای فراموشم کنی

بیداری؟
بگیر بخواب
این وقت شب که آدم اس ام اس چک نمیکنه

خوردن شیرینی خیلی راحته
خواندن داستان شیرین خیلی راحته
اما شیرین خیلی سخته
میگماتو چطوری منو پیدا کردی

دعای خانم ها: خدایا به من عشق بده تا همسرم را دوست بدارم، صبر بده تا تحملش کنم، اما قدرت نده که میزنم لهش میکنما!

یارو میره از این ماشینا میخره که فرمونش سمت راسته. بهش میگن حالا ازش راضی هستی؟ میگه: راضی که هستم، فقط هر وقت تف میکنم میخوره تو صورت زنم!
یارو داشته یکی رو بدجور میزده و هی داد میزده کمک کمک! بهش میگن بابا تو که داری اینو می زنی، تو چرا کمک می‌خوای؟ میگه آخه این گفته اگه بلند شم لهت میکنم!

یارو میره عیادت یکی از دوستاش، وقتی میخواد بره به اقوام دوستش که اونجا بودن میگه: این دفعه مثل دفعه قبل نکنید، که مریضتون مُرد و منو خبر نکردیدها!

یارو رادیولوژیست بوده، به مریض میگه: تو عکستون یک شکستگی بزرگ در دنده راستتون دیدم، اما اصلاً نگران نباشید خودم با فتوشاب درستش کردم
======================================================================================================================================================================================================================================================

شهرام شکیبا در خبرآنلاین نوشت: نظر به اهمیت زبان‌ فارسی در شرایط کنونی و اینکه دکتر حدادعادل رئیس فرهنگستان زبان فارسی است و گفته است به جای «ممه را لولو برد» بگویید «آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت» اما همچنان ما می‌گوییم «ممه را لولو برد» چون آنچه لولو برده، بسیار گویاتر از سبو و پیمانه و
چند ضرب‌المثل فرهنگستانی و معادل بهتر آنها جهت استفاده اهل سیاست در سخنرانی‌ها به عرض می‌رسد.

از ماست که برماست: تف سربالا برمی‌گرده به ریش آدم

از کوزه همان برون‌ تراود که در اوست: تره به تخمش می‌ره حسنی به باباش

چشم امید از من و این بخت من بگیر: اگه به امید من منونی، شوهر کن که بیوه نمونی

شیر تو شیر: خر تو خر

اوضاع حسینقلی‌خانی: خر در چمن

جواب سربالا دادن: به قاطر گفتن بابات کیه، گفت داییم اسبه

شوق است در جدایی و جور است در نظر/ هم جور به که طاقت شوقت نیاوریم: گوشت شکار به گند تازی نمی‌ارزه

تن آدمی شریف است به جان آدمیت/ نه همین لباس زیباست نشان آدمیت: خر ار جُل ز اطلس بپوشد خر است

قدر زر، زرگر شناسد قدر گوهر گوهری: خر چه داند قیمت نقل و نبات

قحط‌الرجال: جایی که میوه نیست، چغندر سلطان مرکباته





+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و نهم تیر 1385ساعت 3:16 توسط s-a | 3 نظر



کتاب جک


یک یارو پلیس مخفی می شه الان سه ساله ازش خبری نیست
--------------------------------------------------------------------------------------------------
یک بار به یکی میگن چی شد معتاد شدی یک با بچه ها
قرار گذاشتیم روزهای تعطیل یکم تفریحی بکشیم یک
دفعه عید شد و دو هفته تعطیل شد.
--------------------------------------------------------------------------------
به یک پاندا میگن بزرگترین آرزویی که داری چیه میگه عکس رنگی
بگیرم.!!!
--------------------------------------------------------------------------------
یک بار یک ترکه از توی جهنم پا می شه می ره در بهشت
در میزنه می گه یخ دارین ؟
میگن داریم ولی نمی دیم !
ترکه هم میگه باشه شما هم فردا صبح میاین آب جوش
بگیرین !!!
---------------------------------------------------------------------------
روز قیامت همه ی حیوانات می رن به بهشت ترکه
هم قاطی حیوانات می شه داشته می رفته
بهشت ازش می پرسن کجا می ری تو
که آدمی ؟
ترکه می گه چی طور وقت جوک گفتن
که می شه ما خریم ؟؟؟
حالا وقت بهشت که میشه ما آدم شدیم !
-----------------------------------------------------------------------------
به یک اسکلته می گن یک دروغ بگو
می گه تپلویم تپلو صورتم مثل هلو !!!





ارسال شده در توسط امیر قلیزاده
ترکه تو یک شب برف و بورانی داشته از سر زمین برمیگشته خونه، یهو میبینه یکجا کوه ریزش کرده، یک قطار هم داره ازون دور میاد! خلاصه جنگی لباساشو درمیاره و آتیش میزنه، میره اون جلو وامیسته. رانندة قطاره هم که آتیشو میبینه میزنه رو ترمز و قطار وا میسته. همچین که قطار واستاد، ترکه یک نارنجک درمیاره، میندازه زیر قطار، چهل پنجاه نف! ;ر آدم لت و پار میشن! خلاصه ترکه رو میگیرن میبیرن بازجویی، اونجا بازجوه بهش میتوپه که: مرتیکة خر! نه به اون لباس آتیش زدنت، نه به اون نارنجک انداختنت! آخه تو چه مرگت بود؟! ترکه میزنه زیر گریه، میگه: جناب سروان به خدا من از بچگی این دهقان فداکار و حسین فهمیده رو قاطی میکردم!
27- دو تا چسه داشتن باهم بازی میکردن، یک گوزه میاد بهشون میگه: منم بازی میدین؟ چسا میگن: تُچ! گوزه ناراحت میشه، میگه: آخه چرا؟ چسا میگن: آخه مامانمون گفته بی سر و صدا بازی کنیم!
28- ترکه کلیدش رو تو ماشین جا میگذاره، تا بره کلید ساز بیاره زن و بچش دو ساعت تو ماشین گیر میکنن!
29- بعد از عمری داریوش میاد ایرن، اجرا زنده میگذاره تو استادیوم آزادی. خلاصه دیگه ملت داشتن خودشون رو خفه میکردن، داریوش هم میاد خیای حال بده، از ملت میپرسه: چی میخواین براتون بخونم؟ یک ترکه ازون پشت داد میزنه: اِبـــی بـخـــون.. اِبـــی بـخـون!
30- از ترکه میپرسن چندتا بچه داری؟ انگشت کوچیکشو نشون میده، میگه: هفت تا! ملت کف میکنن، میگن: بابا این که فقط یکیه! میگه: آخه دادم mp3ش کردن!
31- ترکه میره مسابقه بیست سوالی، رفقاش از پشت‌ صحنه بهش میرسونن که: جواب برج ایفله، فقط تو زود نگو که ضایع شه. خلاصه مسابقه شروع میشه، ترکه میپرسه: تو جیب جا میگیره؟ میگن: نه. ترکه میگه:...ها! پس حتماٌ برج ایفله!
32- ترکه میره مسابقه بیست سوالی، رفقاش از پشت‌ صحنه بهش میرسونن که: جواب خیاره، فقط تو زود نگو که ضایع شه. خلاصه مسابقه شروع میشه، ترکه میپرسه: تو جیب جا میگیره؟ میگن: نه. ترکه میگه: بابا این عجب خیار گنده‌ایه!
33- ترکه میخواسته تو یک ادارة دولتی استخدام شه، میبرنش گزینش. اونجا یارو ازش میپرسه: شما وقتی میخواین وارد مستراح شید، با پای راست وارد میشید یا با پای چپ؟! ترکه هول میشه، میگه: ایلده شما منو استخدام کنید، من با سر وارد میشم!
34- عملیه شب جمعه‌ نشسته بوده تو حیاط واسه خودش بساط میزونی جور کرده بوده و تو حال بوده، که یهو یک توپ از آسمون میاد میزنه بساط منقل و وافورش رو به گند میکشه. خلاصه بدبخت صاب وافور همینجوری هاج و واج نشسته بوده داشته به شانس گند خودش لعن و نفرین میفرستاده، که یهو صدای زنگ در بلند میشه و حالا زنگ نزن کی زن! گ بزن! جناب عملی با هزار بدبختی، خودشو میرسونه دم در، میبینه پشت در یک بچه ده-یازده ساله واستاده، هی داد میزنه: توپم...توپم! یارو خیلی شاکی میشه، میگه: ای بی ظرفیت! بابا خوب منم توپم... دیگه نمیام کاسه کوزه مردم رو بهم بزنم که!
35- ماشین ترکه رو تو روز روشن، جلو چشماش میدزدن، رفیقاش میدون دنبال ماشینه و داد میزنن: آااای دزد! بگـــیـــرینش! یهو ترکه داد میزنه: هیچ خودشو ناراحت نکنید.. هیچ غلطی نمیتونه بکنه! رفیقاش وامیستن، میپرسن: چرا؟ ترکه میگه: ایلده من شمارشو برداشتم!
36- ترکه میافته تو چاه، فامیلاش سند میگذارن درش میارن!
37- ترکه میره قنادی، میگه: ببخشید کیک هفتاد طبقه دارید؟! یارو میگه: نخیر نداریم. فردا دوباره ترکه میاد، میپرسه: شرمنده، کیک هفتاد طبقه دارید؟ باز قناده میگه: نخیر نداریم. خلاصه یک هفته تمام هر روز کار ترکه این بوده که بیاد سراغ کیک هفتاد طبقه بگیره و قناده هم هرروز جواب میداده که نداریم. آخر هفته قناده &#! 1576;ا خودش میگه: این بابا که مشتری پایس... بگذار یک کیک هفتاد طبقه براش بپزیم، یک پول خوبی هم شب جمعه‌ای بزنیم به جیب. خلاصه بدبخت قناد تمام پنج شنبه-جمعه رو میگذاره یک کیک خوشگل هفتاد طبقه ردیف میکنه. شنبه اول صبح ترکه میاد، میپرسه: ببخشید، کیک هفتاد طبقه دارید؟! یارو با لبخند بر لب میگه: بعله که داریم، خوبشم داریم! ترکه میگه: قربون دستت، 500 گرم از طبقة بیست چهار ! 5;ش به ما بده!
38- پرچم عربستان رو به ترکه نشون میدن، ازش میپرسن: این پرچم کجاست؟ ترکه یوخده فکر میکنه، میگه: پرچم اسپانیا! ملت جا میخورن، میگن: آخه چرا اسپانیا؟! ترکه میگه: ایلده خودتون نگاه کنید، روش نوشته: الاله‌لاله‌لالا!
39- ترکه سوار هواپیما میشه، میشینه کنار دست یک پیرمرده. خلاصه سر صحبت باز میشه و این دوتا نسبتاٌ با هم رفیق میشن. وسطای راه، یک مهمون دار میاد از پیرمرده میپرسه، پدر شما شکلات میل دارید؟ پیرمرده میگه: نه خیلی ممنون، من بواسیر دارم. مهمون داره از ترکه میپرسه: شما چی؟ ترکه میاد تریپ رفاقت بگذاره، میگه: نه مرسی. این رفیقمون بواسی! 85; داره، باهم میخوریم!
40- ترکه کارت تلفن میخره، عجالتاً اول میده پرسش کنن!
41- یه پیرمرده و یه پیرزنه و یه پسره و یه دختره تو یه کوپه قطار با هم بودن،‌ قطار میره تو تونل و همه جا تاریک میشه،‌ یهو یه صدای ماچ و بعد هم یه صدای کشیده میاد! قطار از تونل میاد بیرون همه نشسته بودن سر جاشون. پیرزنه با خودش میگه: عجب دختر متین و باحیاییه! با اینکه جوونه و دلش میخواد ولی به کسی راه نمیده، تا یا! 85;و بوسیدش گذاشت زیر گوشش! دختره با خودش میگه: عجب پیرزنه نجیبیه! با اینکه سنش بالاست و کسی تحویلش نمیگیره، بازم نمیذاره کسی ازش سوء استفاده کنه. پیرمرده هم با خودش میگه:‌ بابا عجب بدبختیه‌ها! یکی دیگه حالش رو میکنه ما کشیده رو می‌خوریم! پسره هم با خودش میگه: چه حالی میده آدم کف دستش رو ببوسه محکم بزنه تو گوش بغلی!
42- به عربه میگن تا حالا موز خوردی؟ میگه: آره ولک، همون که هستش یک وجبه؟!
43- یارو داشته تو اتوبان 180 تا سرعت میرفته، افسره جلوشو میگیره، بهش میگه: شما گواهینامه دارین؟ یارو میگه نخیر! میگه: کارت ماشین چی؟ مرده میگه: دارم ولی مال خودم نیست، مال اون بدبختیه که جسدش تو صندوق عقبه! افسره کف میکنه، میره سریع به مافوقش گذارش میده. خلاصه بعد از یک ربع سرهنگ مافوقش میاد، از مرد&#! 1607; میپرسه: آقا شما گواهینامه و کارت ماشین ندارین؟! یارو میگه: چرا قربان، بفرمایین! دست میکنه از تو داشبرد گواهینامه و کارت ماشین رو درمیاره، میده خدمت سرهنگ. سرهنگه میگه: می‌تونم صندوق عقب ماشینتونو بازرسی کنم؟ یارو میگه: خواهش میکنم، بفرمایید. سرهنگه میره در صندوق عقب رو باز میکنه، میبینه اونجا هم خبری نیست. برمیگرده به مرده می&! #1711;ه: ولی زیردست من گزارش داده که شما گواهینامه و کارت ماشین ندارین و یه جسد هم تو صندوق عقب ماشینتونه! یارو میگه: نه قربان دروغ به عرضتون رسوندن! خودتون که مشاهده کردین. به خدا این افسره عقده‌ایه! دوست داره بیخودی به ملت گیر بده! لابد بعدشم گفته که من داشتم 180 تا سرعت می‌رفتم!
44- به ترک میگن یه معما بگو،‌ میگه: اون چیه که درازه،‌ زرده، موزه؟!
45- یه هواپیما تو قبرستون تبریز سقوط میکنه، فردا رادیو تبریز میگه: شب گذشته یک فروند هواپیمای توپولوف در حومة شهر تبریز سقوط کرده و تا این لحظه 34513 جسد کشف شده! عملیات برای یافتن اجساد بقیه قربانیان همچنان ادامه دارد!
46- از عربه نوار مغزی میگیرند، میبینند بیست دقیقه اولش خالیه!
47- سه تا پسره با هم کل گذاشته بودن، اولی میگه: بابای من مهم‌ترین آدم مملکته. دوتای دیگه میپرسن: مگه بابات چیکارس؟ میگه: بابای من رئیس‌جمهوره. هر قانونی که بخواد گذاشته بشه رو باید اول بابای من امضا کنه. دومی میگه: برو بابا حال نداری. بابای من عمری پوز بابای تورو میزنه! اولیه میگه: مگه بابات چیکارس؟ پسره م! ;یگه: بابای من نماینده مجلسه.. تا بابای من رای نده، عمری قانونای بابای تو تصویب نمیشن. سومی برمیگرده میگه: باباهای شما جلوی بابای من پشم هم نیستن! اون دو تا میپرسن: مگه بابات چیکارس؟ پسره میگه: بابای من پاسبونه... جلوی خیابون وامیسته، پونصدتومن میگیره، میشاشه به قانون باباهای هردوتون!
48- ترکه میره خواستگاری، اسم دختره پروانه بوده ولی ترکه قاط زده بوده، یک بند بهش میگفته آهو خانوم! خلاصه وقتی دختره میاد چایی تعارف کنه، ترکه میگه: دست شما درد نکنه آهو خانوم! دختره شاکی میشه، میگه: بابا اسمه من پروانه‌ست نه آهو.ترکه میگه: ای بابا فرقی نداره... حیوون حیوونه دیگه!
49- ترکه سنگ مینداخته تو صندوق صدقات، ازش میپرسن: بابا این چه کاریه میکنی؟! میگه: میخوام به انتفاضه کمک کنم!



ارسال شده در توسط امیر قلیزاده
ترکه به رفیقش میگه: میخوام دختر شاه رو بگیرم! رفیقش میگه: چرت نگو مومن! مگه کشکیه؟! ترکه میگه: بابا من که راضیم، ننم هم که راضیه، فقط مونده شاه و دخترش
اصفهانیه داشته تو خیابون میرفته که یهو میبینه اوضاع دل و روده خرابه . . . . .
ترکه شاکی میره ثبت‌احوال، میگه: آقا این اسم من خیلی ضایست، باید حتماٌ عوضش کنم. کارمنده ازش میپرسه، مگه اسمتون چیه؟ ترکه میگه: اصغرِ ان‌چهره! کارمنده میگه: آره خوب حق دارید، باید حتماً عوضش کنید. حالا چه اسمی میخواید بگذارید؟ ترکه میگه: اکبرِ ان‌چهره!
4- ترکه پرتقال خونی میخوره، ایدز میگیره!
5- از ترکه میپرسن: میدونی USA مخفف چیه؟ میگه: یوم‌الله سیزده آبان!
6- ترکه رفته بوده تماشای مسابقه دو و میدانی، وسط مسابقه از بغلیش میپرسه: ببخشید، اینا واسه چی دارن میدون؟! یارو میگه: برای اینکه به نفر اول جایزه میدن. ترکه یوخده فکر میکنه، میپرسه: پس بقیشون واسه چی دارن میدون؟!
7- ترکه ساعت سه نصفِ شب زنگ میزنه صدا و سیما، میگه: ببخشید آقا به نظرِ شما الان آقای خامنه‌ای خوابه؟ یارو میگه: نمیدونم ولی احتمالاً باید خواب باشن. ترکه میگه: معذرت میخوام؛ ولی آقای رفسنجانی چی، ایشون هم خوابه؟ یارو میگه: نمیدونم ولی یحتمل ایشون هم خواب باشن. ترکه میگه: ببخشید ولی آقای خاتمی چی؟ یارو میگه: احتمالاً ایشون هم ‍! 2;واب هستن، چطور؟ ترکه میگه: پس دمت گرم حالا که همه اینا خوابن یه شو هندی بذار حال کنیم!
8- ترکه میمیره، اون دنیا در حینی که داشتن به حساب کتاباش رسیدگی میکردن میره پیش جبرئیل، میگه: من از خدا یک سوال واجب دارم، میشه برم بپرسم؟ جبرئیل میگه: باشه، برو طبقة بالا در سمت راست، سوالت رو بپرس، زود برگرد. ترکه میره طبقة بالا، در رو باز میکنه، میبینه خدا پشت یک میز نشسته داره با یکی از فرشته‌ها ب! 07; حسابای مردم میرسه. خلاصه سلام میکنه میره جلو، میگه: خداجان، الهی گربان او بزرگیت بشم من، الهی فدات بشم... چرا تو دنیا این همه ترک آفریدی؟! بری تو آذربایجان همه ترکند، بری تهران پر ترکه، بری بلوچستان، بری شمال، بری جنوب، غرب، شرق، بازم ترک پیدا میشه... بری آلمان بازم ترک پیدا میشه، بری کانادا، بری آمریکا بازم ترک پیدا میشه... بری کرة م! اه بازم ترک پیدا میشه! آخه خداجان، واسه چی اینقدر ترک آفریدی؟! خدا یکم ترکه رو نگاه میکنه، به معاونش میگه: اصگر... ایلده ببین این چی میگه بابا... هی وگت مارو میگیرند!
9- ترکه تصادف میکنه، ملت علاف میریزن دورش و شروع میکنن نظر کارشناسی دادن. بالاخره بعد یک مدت افسر راهنمایی میاد، منتها اونقدر ملت هرکدوم واسه خودشون چرت و پرت میگفتن که صدای افسره به جایی نمیرسیده. ترکه شاکی میشه، داد میزنه: ساکت.. ساکت... ایلده دیگه اینجا کسی جز جناب سروان حق گه خوردن نداره!
10- ترکه میرسه سر یک صحنة تصادف، از یکی میپرسه: ببخشید قربان، اینجا چه خبره؟ یارو هم میگه: هیچی آقا، این بدبخت گوزپیچ شده! ترکه میره تو فکر، بعد یک مدت یک بنده خدای دیگه میاد از ترکه میپرسه: ببخشید اینجا چی شده؟ ترکه میگه: ایلده منم خوب نفهمیدم، نمیدونم این بابا پیچیدیه گوزیده، گوزیده پیچیده، سر پیچ گوزیده؟!
11- ترکه زنگ میزنه فلسطین، میبینه اشغاله!
12- از ترکه میپرسن: مساحت ایران چقدره؟ میگه: 1648192 متر مکعب! میگن: خنگ خدا، آخه چرا متر مکعب؟! ترکه میگه: آخه بعد انقلاب به ارتفاع یک متر ریده شده توش!
13- ترکه سوار آسانسور میشه، میبینه نوشته‌: ظرفیت 12 نفر. باخودش میگه: عجب بدبختیه‌ها! حالا 11 نفر دیگه از کجا بیارم؟!
14- ترکه میمیره، باباش رضایت نمیده!
15- از ترکه میپرسن: به نظر شما اگه آمریکا افغانستان و عربستان رو بگیره، به کره و چین هم حمله کنه تکلیف ایران چی میشه؟ ترکه میگه: ایلده چی میشه نداره که، ایران میره جام جهانی!
16- لره داشته با تمام وجود وضو میگرفته و دستاشو محکم میکشیده رو هم، ازش میپرسن: چرا اینقدر محکم وضو میگیری؟ میگه: چنی آرم وضو میرم که هیچ گوزی نتنِه باطلش کنه!
17- ترکه میگوزه، دنبال پوکش می‌گرده!
18- از ترکه میپرسن: چند تا بچه داری؟ 4 تا از انگشتاشو نشون میده، میگه: 3 تا! ملت کف میکنن، میگن: بابا اینا که 4تاست؟ ترکه انگشت کوچیکشو نشون میده، میگه: این بچة همسایمونه، ولی همیشه خونة ماست!
19- لره داروخونه داشته، یک روز جلو در مغازه بزرگ مینویسه: سوسک کش جدید رسید! خلاصه بعد یک مدت یک بابایی میاد تو میگه: ببخشید، جریان این سوسک‌کش جدید چیه؟ این خونة ما رو سوسک سر گرفته. لره میگه: این دارو خیلی جدیده و بازدهیش هم تضمینیه. شما این دارو رو میریزید تو یک قطره چکون، بعد کشیک میکشید تا سو‍! 7;کها رو بگیرید. هر سوسک رو که گرفتید، در روز سه نوبت (صبح و ظهر و شب) تو هر چشمش دو قطره ازین دارو میچکونید، بعد از یک مدت سوسکها کور میشن و خودشون از گشنگی میمیرن! یارو کف میکنه، میگه: خوب آخه اگه سوسکها رو بگیریم که همونجا درجا می‌کشیمشون! لره میره تو فکر، بعد یک مدت میگه: آره خوب، ازون راهم مِشِه!
20- آبادانیه میخواسته بره خواستگاری، دیرش شده بوده حواسش پرت میشه شلوارش رو پشت و رو میپوشه و با عجله میدوه تو خیابون، یهو یک ماشین میاد میزنه درازش میکنه وسط خیابون. رانندهه میاد بالا سرش، میگه: طوریت که نشده؟ آبادانیه یک نگاه به سر تا پاش میکنه، چشمش میافته به شلوارش، میگه: چی چیو طوری نشده، ولک زدی حسابی پیچوندی!
21- میخواستن لره رو شکنجه روحی بدن، میفرستنش تو یک اتاق گرد، میگن برو یک گوشه بشین!
22- به ترکه میگن: بچه کجائی؟ میگه بچه U.S.A.! ملت هم کف میکنن میگن آخه چطور ممکنه؟ ترکه میگه: ایلده بچهة یونجه‌زارهای سرسبزِ آذر بایجانم!
23- ترکه داشته جلو دو سه تا دختر افه میومده، یهو تلنگش در میره. واسه اینکه ضایع نشه، دستشو میگذاره بغل دهنش، داد میزنه: گـــــــوزیـــــــه... گوووووز!
24- آرداواس بعد بیست سال از آمریکا برمیگرده ایران و یک ساندویچ فروش میزنه. روز اول، ترکه میاد میگه: قربون دستت، یک ساندویچ سوسیس بده. آرداواس که هنوز خوب از حال و هوای دیار کفر درنیومده بوده، میپرسه: "تو گو" بدم؟ ترکه شاکی میشه، میگه: نه مرتیکه، تو نون بده!
25- به ترکه میگن: کجا داری میری؟ میگه: دارم برمیگردم!



ارسال شده در توسط امیر قلیزاده
این وبلاگ رو من فقط برای سرگرمی شما بازدید کنندگان گرامی ساختم تا هم خودم و هم شما از لحظات خوبی بهره مند شویم من بیشتر از همه به جوک و اس ام اس واینا علاقه دارم ولی اگر استقبال شما هرروز بیشتر بشه عکس رپرها-کلیپ هاو... میذارم تا این وبلاگ یکی از بهترین وبلاگ ها بشه....... فقط یادتون نره نظر و جوکهاتون رو بذارید
ارسال شده در توسط امیر قلیزاده